آنسهآنسه، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

هدیه الهی (آنسه)

کم کم داریم به تولدت نزدیک میشیم

سلام عزیزم امشب شبه یکشنبه ٢٢ آبان سال نوده و قراره انشاالله فردا بریم همدان که کم کم محیای بدنیا اومدن شما بشیم.البته مامان میمونه همدان و من به امید خدا بعد یک هفته برمیگردم تهران طبق پیشبینی پزشک شما حدود دهه دوم آذر رسما وارد دنیای ما میشی و انشاالله برکت و شادی و عشق رو برامون چندبرابر میکنی. آنسه بابا،راستش رو بخوای امشب دلم گرفته چرا نمیدونم شاید دلیلش این تحول شیرینیه که قراره انشاالله به زودی تو زندگیمون بیافته و باعث شده احساس این تحول کمی روحم رو سیقل بده و به خدا نزدیکترم کنه. به هرحال امیدوارم خداوند بسلامتی و مبارکی و بوقتش این هدیه الهی رو به دستمون برسونه و توان امانتداری و شکر این نعمت بزرگ رو به...
21 آبان 1390

کاردستی های کشف شهودی مامان

سلام عزیزم مامان جون امروز  بافتن ژاکتت تموم شد به نظر بابا کوچلو واست اما من میدونم اندازت میشه  تازه برات یه تشکم دوختم که روش یه جوجه که تازه از تخم در اومده تیکه دوزی کردم سخت بود چون تا حالا این کارو نکرده بودم اما ای خوب شد امیدوارم روش که می خوابی خواب های خوب ببینی قربونت  الان که من دارم اینارو مینوسم باباجونت یه پتو به خودش پیچیده تا گرم شه اخه امسال خیلی هوا زود سرد شده عزیزم دیروز دکتر بودم گفت ماشاا... رشید شدی حالت خوبه خوبه وبه زودی می یای بغل مامان وبابا انشا ا... می بوسمت عزیزم ...
5 آبان 1390
1